اكستازي (Ecstasy) چيست؟
نام علمي اكستازي متيلندياكسيـ اِن ـ متآمفتامين1 است. اين تركيب روانافزا بهطور مصنوعي ساخته ميشود. MDMA تركيب جديدي نيست. نخستين بار در سال 1912 يك شركت داروسازي آلماني به نام مِرك (MERCK)، با هدف ساخت تركيباتي براي كنترل و مهار اشتها در افراد چاق، اين ماده را توليد كرد. اما استفاده از آن تا اواخر دهة 1970 به تعويق افتاد. در اين زمان، روانشناسان و روانپزشكان MDMA را داروي مناسبي براي درمان اختلالات رواني و عاطفي معرفي كردند. اين محصول در دهة 1980 از انبار كارخانهها خارج شد و مورد استفادة متقاضيان خياباني خود قرار گرفت. در سال 1985، دولت امريكا مصرف اين تركيب را ممنوع اعلام كرد و مطالعات انجامشده در مورد حيوانات آزمايشگاهي در سال 1986، آثار مخرب اكستازي را بر سيستم عصبي نشان داد.
اكستازي خالص، پودري سفيد متشكل از كريستالهاي ريز است. از اين پودر بوي كپك به مشام ميرسد. در صورت وجود ناخالصي، اكستازي به رنگهاي قرمز و قهوهاي نيز ديده ميشود. اين ماده به اشكال قرص، كپسول، پودر استنشاقي و برچسبهاي پوستي موجود است. اكستازي را تزريق هم ميتوان كرد. اما در اغلب موارد، اشكال خوراكي آن مصرف ميشود. ميزان MDMA در هر قرص از 9 تا 117 ميليگرم متفاوت است. قرصهاي موجود در بازار حاوي مقدار اندكي MDMA و درصد زيادي ناخالصي هستند. كافئين، افدرين (تحريككننده)، PMA (فعالكنندة سيستم عصبي)، MDA، DXM (تركيبي كشنده)، PCP و Speed از جمله مواد محركي هستند كه بهعنوان ناخالصي به قرصهاي اكستازي افزوده ميشوند.
دكتر شهاب صالحپور، متخصص بيماريهاي عفوني و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، استفاده از مواد مصنوعي محرك از خانوادة آمفتامين همچون اكستازي را در جهان رو به گسترش ميداند و ميگويد: «بر اساس هشدار سازمان ملل متحد، خريد و فروش و مصرف اين مواد را به دشواري ميتوان كنترل كرد. زيرا قيمت آنها ارزان است و به آساني همه جا در دسترس هستند. اين نوع موادِ شاديآور يا شاديافزا، به دليل ايجاد احساس شعف موقت، براي جوانان جذابيتي خاص پيدا كردهاند. در تايلند تركيبات متآمفتامين به شكلات افزوده ميشود و به نام يا ـ با (Ya-ba)، كه در زبان تايلندي به معناي داروي جنون است، به كودكان و نوجوانان فروخته ميشود. قرصهاي Speed را رانندگان تاكسي ميخورند و با سرعت 160 كيلومتر در ساعت در بزرگراههاي تايلند تردد ميكنند. همچنين اين قرص در تايلند در كنار مشروبات الكلي براي مشتريان سرو ميشود. در اندونزي تركيبي مشابه به نام شابو (Shabu) به بازار عرضه شده كه ارزانقيمت است و معمولاً روسپيان و مشتريان آنها از آن استفاده ميكنند. مردم محلي به آن برادر فقير كوكائين ميگويند. افراد طبقة متوسط به جاي آن اكستازي مصرف ميكنند كه گرانتر است. بررسيهاي بهعملآمده در انگلستان نشان ميدهد كه يك ميليون نفر اكستازي مصرف ميكنند. به اين دارو در انگلستان داروي عشق گفته ميشود.»
به اين ترتيب، دارويي كه در سالهاي پس از جنگ جهاني اول براي درمان افسردگي سربازان امريكايي و آلماني به كار ميرفت، در دهههاي بعد، بهعنوان يك مادة شاديآور رواج يافت.
آثار مصرف اكستازي
حميد ع. هجده سال دارد. وي دانشآموز دورة پيشدانشگاهي است. حميد را در بخش اعصاب و روان يكي از بيمارستانهاي تهران بستري كردهاند. وي كه در حدود يك ماه پيش به قصد خودكشي رگ دست خود را از ناحية مچ بريده است، در پاسخ به اين سؤال كه چرا اكستازي مصرف ميكند، ميگويد: «شادياش را نميشود وصف كرد.»
دكتر آذردخت مفيدي، روانپزشك و روانكاو سازمان پزشكي قانوني كشور، آثار مصرف اكستازي را بر روان اينگونه تشريح ميكند: «روان به سه جزء خودآگاه، پيشآگاه و ناخودآگاه تقسيم ميشود. در سطح خودآگاه، انگيزهها، رفتارها و احساساتي مطرح هستند كه نسبت به آنها آگاهي داريم. تفكرات و احساسات موجود در سطح پيشآگاه با تمركز قابل دسترسياند و نسبت به سطح ناخودآگاه آگاهي نداريم. اكستازي به معناي جذبه است. جذبه حالتي در روان است كه در آن سطح خودآگاه موقتاً محو ميشود و فرد در مقابل سطح پيشآگاه و ناخودآگاه خود قرار ميگيرد. احساسات، تفكرات و اعمال ما را سطح خودآگاه كنترل ميكند. با از بين رفتن كنترل خودآگاه، افكار و تعارضات ناخودآگاه بروز ميكنند. براي مثال، فردي را در نظر بگيريد كه از اجتماع وحشت دارد. اين فرد در شرايط معمولي ارتباط صميمانهاي با اطرافيان برقرار نميكند. اما به دنبال مصرف اين دارو، ترس خودآگاه وي از اجتماع محو ميشود و تمايل فرد به برقراري ارتباطات اجتماعي افزايش مييابد. همچنين در شرايط طبيعي، مواجه شدن ما با عوامل استرسزا موجب ترشح هورمونهاي خاصي ميشود كه بدن را در وضعيت فرار و گريز قرار ميدهد. مصرف اكستازي نيز چنين وضعيتي را در بدن ايجاد ميكند. تمام مكانيسمهاي دفاعي بدن به كار ميافتند و انرژي فرد زياد ميشود.
مهمترين اثر اين دارو امنيتبخشي رواني است. بهطور كلي، انگيزة انسان براي هر عملي از سه عامل منشأ ميگيرد: عشق، ترس و گناه. اين نوع داروهاي روانگردان احساس ترس و گناه را در روان به حداقل ميرسانند. در نتيجه، اعتمادبهنفس فرد افزايش مييابد و تمايل طبيعي او براي برقراري ارتباط صميمانة فيزيكي و عاطفي زنده ميشود. هر فرد با رشد مكانيسمهاي رواني خود احساس امنيت ميكند و با محيط پيرامونش سازگار ميشود. اگر فردي احساس امنيت را با مصرف دارو يا مادة خاصي به روان خود القا كند، در درازمدت توانايياش براي خلق چنين شرايطي به حداقل ميرسد. يعني اكستازي يك شخصيت كاذب ايجاد ميكند و به دنبال قطع دارو، فرد به وضعيت رواني نابسامان اوليه بازميگردد.»
دكتر فربد فدايي، روانپزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه، در مورد آثار مصرف اكستازي ميگويد: «اين دارو باعث ايجاد احساس سرخوشي و قدرت ميشود. توجه و تمركز فرد نيز به دنبال مصرف اكستازي افزايش مييابد.»
اثر MDMA، 20 تا 40 دقيقه پس از خوردن قرص اكستازي ظاهر ميشود. احساس خشنودي، نشاط، صميميت و نزديكي به افراد به شكل افراطي در فرد بهوجود ميآيد. اين آثار 60 تا 90 دقيقه پس از مصرف اكستازي به حداكثر خود ميرسند و 3 تا 4 ساعت پس از مصرف از بين ميروند و خستگي، اضطراب و افسردگي جانشين آنها ميشود.
دكتر مهديس كامكار، روانپزشك، به اختلالات دركي ناشي از مصرف اكستازي اشاره ميكند: «درك هر پنج حس در فرد مختل ميشود. يعني فرد بدون وجود محرك خارجي، حسي را درك ميكند. در حالت طبيعي، براي درك هر حس، قسمتي از قشر مخ فعال ميشود. به دنبال ايجاد اختلال در سيستم اعصاب مركزي، مناطق مختلف قشر مخ بدون وجود محرك واقعي فعال ميشوند. شايعترين توهم در اين ميان مربوط به حس بويايي است. يا اينكه فرد صدايي را ميبيند و ميشنود. اصطلاح جيغ بنفش را براي فهم بهتر اين وضعيت مثال ميزنم. يعني هم صداي جيغ را ميشنود و هم آن را به رنگ بنفش ميبيند. همچنين، درك هر حس زياد ميشود. براي مثال، فرد صداي شخصي را كه در نزديكي او نشسته است از فواصل دوردست ميشنود، يا ماه را لمس ميكند. اين وضعيت بسيار وحشتناك و رعبآور است و فرد دچار روانپريشي ميشود. به دنبال مصرف اكستازي، شعور، آگاهي و روان فرد مختل ميشود. او نميداند كه كجاست، كيست و متعلق به چه زماني است. همچنين، اين ماده آستانة تحريكپذيري رواني را پايين ميآورد.»
دكتر ساحل همتيگركاني، روانپزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، ميگويد: «اكستازي بر قدرت سنجش واقعيت اثر ميگذارد و فرد را مستعد جنون ميكند. اين افراد بخصوص نسبت به حركات غيركلامي اطرافيان حساس ميشوند. مثلاً فكر ميكنند كه سايرين مشغول بدگويي از آنان هستند. مشكل ديگري كه در مصرفكنندگان اكستازي ظاهر ميشود «سندروم پس از توهم»2 است. متأسفانه در نيمي از مصرفكنندگان، اين سندروم بروز ميكند. به اين ترتيب كه شخص، پس از محو آثار اكستازي، تجربيات زمان سرخوشي را درك ميكند. اين وضعيت ناخواسته، موجب افزايش ميل به خودكشي در اين گروه ميشود.»
افزايش قواي فكري، افزايش احساس رضايت از وضع موجود، افزايش انرژي بدن، احساس راحتي و آرامش، احساس نزديكي و تعلق به ديگران، احساس عشق و يكدلي و بخشش و عفو، تقويت حس قدرداني، احساس عطش، كاهش تمايل به خوردن، اصرار به در آغوش گرفتن و بوسيدن ديگران، افزايش سرعت عمل، حركات غيرارادي چشم، غيرارادي بودن احساسات، پرچانگي و حركت دادن زبان و فك، دندان قروچه يا ساييدن دندانها به هم، گرفتگي عضلات، افزايش ضربان قلب، پرفشاري خون، بيقراري، اضطراب، نگراني، لرزش اندامها، افزايش دماي بدن يا كاهش آن، از دست رفتن آب بدن، سردرد، سرگيجه و از بين رفتن تعادل از ديگر علائم مصرف داروي روانافزاي اكستازي هستند. به دنبال افزايش فعاليت سيستم عصبي خودكار و پرفشاري خون، فرد مستعدِ ابتلا به حملات قلبي و مغزي ميشود. بهعلاوه، گاه كاهش حجم آب بدن آنقدر زياد است كه منجر به مرگ فرد در نتيجة كاهش حجم خون ميشود. اكستازي هيپوتالاموس يعني مركز تنظيم حرارت بدن را نيز تحت تأثير خود قرار ميدهد. در نتيجه دماي بدن مصرفكننده به شكل غيرقابل مهاري بالا يا پايين ميرود.
تخريب روان و جسم
اكستازي اثرهاي متعددي بر مغز ميگذارد. اين ماده يك واسطة عصبيـ شيميايي به نام سروتونين را آزاد و همچنين از بازجذب سروتونين جلوگيري ميكند. واسطة عصبيـ شيميايي ديگري كه ميزان ترشح آن تحت تأثير اكستازي قرار ميگيرد، دوپامين است. MDMA مقدار دوپامين مغز را كاهش ميدهد.
تحقيقات اخير نشان ميدهد كه MDMA آثار مخربي بر مغز دارد. دكتر جورج ريكورته (George Ricaurte)، استاد عصبشناسي دانشكدة پزشكي دانشگاه جان هاپكينز امريكا، تصاوير كامپيوتري بهدستآمده از مغز افرادي را كه اكستازي مصرف ميكنند مطالعه كرده است. كساني كه در طول 5 سال بهطور متوسط 200 مرتبه قرص اكستازي مصرف كردهاند، هرچند از نظر رفتاري كاملاً طبيعياند، درجاتي از تخريب مغزي را نشان ميدهند. همچنين ارتباط معناداري ميان دفعات مصرف اكستازي و ميزان تخريب مغزي به دست آمد. دكتر ريكورته دريافت كه اكستازي در مصرفكنندگان دائمي خود 20 تا 60 درصد از سلولهاي سازندة سروتونين را از بين ميبرد. تخريب اين سلولها قدرت يادآوري و يادگيري فرد را كاهش ميدهد.
دكتر حميد مرتضوي، روانپزشك و متخصص ترك اعتياد، ميگويد: «مصرف طولانيمدت اين دارو علائم روحي و رواني مشابه بيماران اسكيزوفرن ايجاد ميكند.»
آرميتا ف. دوبار در هفته به بخش دياليز يكي از بيمارستانهاي تهران ميآيد و چهار ساعت طاقتفرسا روي تخت دياليز ميخوابد. به لولـههاي قطور دستگاه نگاه ميكنم. خون از طريق يك لولـه به داخل دستگاه ميرود و با لولـة ديگري به بدن آرميتا منتقل ميشود. چشمان جوان و غمگينش را به من ميدوزد: «هرچه ميخواهي بگو. جنس خوب و رفيق ناباب... قرص اكس اين بلا را سرم آورده.»
زوال حافظة كوتاهمدت، تخريب سلولهاي قشر مخ، نارسايي كبد و كليهها، كاهش شديد وزن و ضايعات پوستي از جملة ديگر عوارض مصرف اكستازي است كه به تأييد سازمان بهداشت جهاني رسيده است. به اعتقاد يكي از محققان برجستة امريكايي، قدرت تخريب اكستازي چنان است كه حتي با يكبار مصرف آن، احتمال از دست دادن 60 درصد از حافظه وجود دارد.
طيف آثار مخرب اين تركيب شگفتآور است. اكستازي بر ساختمان مادة وراثتي موجود زنده (DNA) نيز اثر ميگذارد و نقايص ژنتيكي ايجاد ميكند.
نام بهرام ق. در فهرست دريافت پيوند كبد قرار دارد. او 16 ساله است و تنها يكبار نصف قرص اكس خورده است. سموم موجود در اين قرص كبد بهرام را از كار انداخته است. حالا او منتظر است تا بخشي از كبد برادرش را با يك عمل پيوند دريافت كند.
آيا اكستازي اعتيادآور است؟
دكتر محسن وزيريان، رئيس ادارة پيشگيري و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، ميگويد: «مصرف اين نوع داروها مانند ساير مواد مخدر با لذت همراه است و فرد را تحريك به مصرف دوباره ميكند. مشابه آنچه در مورد بقية مواد مخدر صادق است، پس از يكي دو بار مصرف دارو، دوز بالاتري لازم است تا فرد ارضا شود.»
اكستازي اعتياد جسماني ايجاد نميكند. دكتر آذردخت مفيدي توضيح ميدهد: «اعتياد به دو شكل جسماني و رواني مطرح ميشود. مصرف اين دارو اعتياد جسماني ايجاد نميكند، ولي وابستگي رواني فرد را به دنبال خواهد داشت. اكستازي باعث پاداش به منِ (ego) فرد ميشود. بنابراين روان را بهواسطة افزايش احساس رضايت از خود و احساس امنيت تقويت ميكند.»
گروهي از افراد بهطور ژنتيكي داراي استعداد گرايش به اكستازي هستند. اين افراد كساني هستند كه مراكز پاداش در مغز آنها ضعيف عمل ميكند. در نتيجة اين نقصان، آنان نياز به يك عامل خارجي دارند تا احساس رضايتمندي را ايجاد كند. چنين شرايطي منجر به اعتياد فرد به يك محرك كاذب ميشود.
دكتر فربد فدايي ميگويد: «هرچند كه اين دارو اعتياد جسماني ايجاد نميكند، يكبار مصرف آن تا 80 درصد احتمال استفادة مجدد را افزايش ميدهد.»
مسموميت با اكستازي
آنچه به دنبال مسموميت با اكستازي اتفاق ميافتد كُما و مرگ است. فرد بهشدت عرق ميكند و حجم زيادي از آب بدنش را از دست ميدهد. مردمك چشم گشاد ميشود. تب بالا ميرود و فرد گرمازده ميشود. قلب بهشدت ميتپد. فشارخون بالا ميرود و هر لحظه احتمال خونريزي مغزي يا حملات قلبي وجود دارد.
هنوز پادزهر مؤثري براي درمان مسموميت ناشي از مصرف اكستازي شناخته نشده است. در مورد اين قبيل افراد، پزشكان به اقدامات حمايتي مانند پايين آوردن فشارخون، جبران آب ازدسترفته و كنترل درجة حرارت بدن اكتفا ميكنند.
اكس پارتي
ميهمانيهاي رِيو (Rave) در دهة هشتاد ميلادي بحران جديدي در اروپا و امريكا بهوجود آوردند. اكستازي بهطور غيرقابل مهاري در ميان جوانان نفوذ كرده بود و روزبهروز بر تعداد مصرفكنندگان آن افزوده ميشد. كساني كه به اين قبيل ميهمانيها ميرفتند هماهنگ و عجيب بودند. يكسان لباس ميپوشيدند تا خود را به صورت يك گروه درآورند. بزرگترين گروه اكسبازها فرقة لايِن پت (Lion Path) بود. اعضاي اين فرقه گمان ميكردند كه با خوردن قرصهاي اكستازي به روشنايي ميرسند. اما اصطلاح اكس پارتي مربوط به مجالسي است كه معمولاً از ابتداي شب تا بامداد روز بعد به طول ميانجامند. اين ميهمانيها با رقصهاي تند و متمادي در حين پخش موسيقي مخصوص مانند ريو، هاووس، و ترنس همراهاند. در اين ميهمانيها، قرصهاي اكستازي در ظرفهايي دست به دست ميگردد. از آنجا كه پس از مصرف اكستازي بايد مقدار زيادي آب به بدن رساند، اصطلاح «آب خوردن» براي مصرف زيرزميني قرص اكس به كار ميرود. در برخي از اين ميهمانيها، به منظور جذب مصرفكنندگان، قرصها را بهصورت رايگان عرضه ميكنند.
دكتر آذردخت مفيدي علت تمايل مصرفكنندگان اكستازي به استفادة گروهي از آن را چنين توجيه ميكند: «اين تمايل به مصرف گروهي در مورد تمام مواد مخدر وجود دارد. اما در مورد اكستازي يكي از دلايل مطرح، نياز به وجود يك فرد حمايتكننده است. مصرف انفرادي اين دارو در تنهايي خطرآفرين است. از سوي ديگر، احساس سرخوشي دستهجمعي براي هر كدام از مصرفكنندگان حكم تأييد را دارد و فرد متقاعد ميشود كه كار درستي انجام ميدهد. دليل ديگر، نياز مصرفكنندگان به برقراري ارتباطات صميمانة اجتماعي است. آنها همديگر را در آغوش ميگيرند و از بودن در كنار هم لذت ميبرند.»
دكتر فربد فدايي ميگويد: «معتادان به دليل مشكلات شخصيتي هميشه به دنبال يافتن هويت گروهي هستند. آنان جايگاه فردي خود را نيافتهاند و ميخواهند در يك گروه هويتي بيابند.»
اكس پارتيها تاريك هستند. تنها صداي موسيقي ميآيد و بوي عرق تنهايي كه بهشدت تكان ميخورند. اكستازي باعث گشادي مردمك چشم ميشود و مردمك گشادشده چشم را در برابر نور حساس و آسيبپذير ميكند.
اكستازي و ممنوعيت جهاني
مجلس انگلستان، پيش از رسيدن قرصهاي اكستازي از امريكا به اين كشور، مجازات سنگيني را براي توليد، توزيع و مصرف اين قرصها وضع كرد. اما نتيجه كاملاً برخلاف انتظار بود. جوانان انگليسي بسيار بيشتر از امريكاييها به اكستازي روي آوردند. زندگي برخي از جوانان انگليسي آنچنان به اكس وابسته شد كه بار سفر بستند و خود را به امريكا رساندند. در دهة 1990، در گوشه و كنار خيابانهاي امريكا جواناني ژندهپوش به چشم ميخوردند كه كشورشان را براي راحتتر مصرف كردن قرصهاي اكس ترك كرده بودند. اما قرصهاي اكستازي، با همان سرعتي كه جاي خود را در ميان جوانان امريكايي و اروپايي باز كردند، از رواج افتادند. در قانون كيفري امريكا جرم كسي كه اين قرصها را به دوستانش ميدهد از جزاي فروشندگان قرصها بيشتر است. در اين كشور سالانه 4/3 ميليون نفر دستكم يكبار از اكستازي استفاده ميكنند.
مادهاي اعتيادآور براي جوانان مرفه ايران
دكتر محسن وزيريان در مورد آمار مصرفكنندگان اكستازي در ايران ميگويد: «طبق آماري كه در سال 1380 از يك تحقيق به دست آمده است، بيش از 40 هزار نفر در ايران اين دارو را تجربه كردهاند. بخش عمدهاي از مصرفكنندگان اكستازي را دانشآموزان و نوجوانان تشكيل ميدهند. البته اين نمونهها را نميتوان به كل جامعه تعميم داد. موضوع پراهميت ديگر، الگوي مصرف داروهاي نشاطآور است. اگر در مصرف مواد مخدري مانند هروئين، به ازاي هر 10 مصرفكنندة مرد، يك مصرفكنندة زن وجود دارد، در مورد اكستازي اين نسبت 2 به 1 است.»
دكتر حميد مرتضوي مشخصات اغلب مصرفكنندگان اكس را چنين توصيف ميكند: «مرد يا زني جوان، تحصيلكرده يا دانشجو، داراي وضعيت اقتصادي خوب كه در خانوادهاي ازهمپاشيده رشد كرده يا تنها زندگي ميكند.»
قرصهاي موجود در بازار ايران عناوين مختلفي دارند: دلفين، لنگر، صليب سرخ، رنو، سانشاين، سوپرمن، هوندا، اپل، امگا، پليكان، لاو، مرسدس و غيره. اين قرصها با قيمت هر عدد 6 تا 12 هزار تومان به فروش ميرسند.
از حميد ع. دليل تفاوت قيمتها را ميپرسم. پاسخ ميدهد: «من هميشه يكي از دو نوع دلفين و صليب سرخ را مصرف ميكنم. دلفين ارزانتر است. زودتر هم بياثر ميشود. صليب سرخ قويتر است. هر قرص آن را به قيمت 12 هزار تومان ميفروشند.»
او در پاسخ به اين سؤال كه چگونه قرصهاي اكستازي را تهيه ميكند ميگويد: «بهصورت باز يا بستهبنديشده برايم ميآورند. جواني مرتب و آدمحسابي آنها را جلو در خانه تحويل ميدهد.»
اكستازي در ايران، با ايجاد برخي تغييرات در مادة اصلي آمفتامين، در آزمايشگاههاي غيرمجاز به دست ميآيد. توليد اكستازي فعاليتي غيرقانوني است كه، به دليل سودآوري آن، تعداد زيادي از افراد فرصتطلب به آن مشغولاند.
اكستازي: زنان برابر با مردان
در مقايسه با ساير مواد اعتيادآور، تمايل زنان به استفاده از اكستازي بهمراتب بيشتر است.
دكتر آذردخت مفيدي اين الگو را بخشي از بحران زنِ مدرن در ايران ميخواند و ميگويد: «گاهي زنِ مدرن، قدرت را در طرد زنانگي خود ميداند. بنابراين به سمت دنيايي مردانه كشيده ميشود.»
دكتر حميد مرتضوي اضافه ميكند: «زنان تمايل بيشتري به استفاده از اكستازي دارند. زيرا حالت نشئه و خمودگياي كه به دنبال اعتياد به ساير مواد مخدر ايجاد ميشود، در مصرف اين دارو مشهود نيست. بهعلاوه، استفاده از آن راحت و سريع است و نيازي به سرنگ تزريقي و آتش ندارد. همچنين، قرصهاي كوچك اكس بهراحتي حمل ميشوند و مخفي كردن آنها آسانتر است.»
دكتر ساحل همتيگركاني ميگويد: «بهطور كلي، افسردگي و اختلالات اضطرابي در ميان زنان شيوع بيشتري دارد. از طرف ديگر، آنان به درمانهاي بيسروصدا علاقهمندند. بنابراين، براي رفع حالات نامناسب رواني خود، مصرف قرصهاي كوچك اكس را ترجيح ميدهند.»
هشدار مرگ
از سال 1997 تا آوريل 2002، 202 مورد مرگ بر اثر مصرف اكستازي در انگلستان و ولز گزارش شده است. 85 درصد اين افراد، علاوه بر اكستازي، مادة ديگري مانند الكل نيز مصرف كرده بودند.
استفاده از اين قرصها همراه با ماريجوانا رايج است. اما نوشيدن مشروبات الكلي در كنار مصرف اكستازي فرد را دچار كمآبي كشندهاي خواهد كرد.
از سوي ديگر، آمار بروز رفتارهاي پرخطر در مصرفكنندگان اكستازي هشداردهنده است. مصرف اين دارو، با ايجاد بيپروايي، رفتارهاي جنسي محافظتنشده و مكرر به دنبال خواهد داشت. در نتيجه ارتباط نزديكي ميان مصرف اكستازي و ابتلا به ايدز يافت شده است. همچنين بيماريهاي مقاربتي در مصرفكنندگان اكستازي شيوع بيشتري دارد.
جوانان بخش اعظم جمعيت كشور ما را تشكيل ميدهند. اشتياق نشسل جوان براي درك تجربيات جديد و نياز آنان به شادي و هيجان، جوانان را نسبت به اينگونه مواد بسيار آسيبپذير كرده است. تقويت نظامهاي پاداشدهندة اجتماعي، فراهم ساختن زمينههاي اقتصادي دسترسي جوانان به شادي و تفريحات سالم، و نيز ايجاد بستري مناسب براي پرورش استعدادهاي بالقوة آنان در كنار آگاهسازي، گامهاي مؤثري در جهت پيشگيري از گرايش به داروهاي مخرب شاديافزا هستند.