نامه پادشاه بزرگ سا سا نی یزدگرد سوم به عمر

بسم الله الرحمن الرحیم از : عمربن الخطاب خليفه مسلمين به: يزدگرد سوم شاه فارسی
من آينده خوبی برای تو و ملتت نمی بينم ، مگر اينکه پيشنهاد من را قبول
کرده و بيعت نمايی . زمانی سرزمين تو بر نيمی از جهان شناخته شده حکومت می
کرد ليکن اکنون چگونه افول کرده ؟ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده و
ملت تو محکوم به فناست . من راهی را برای نجات به تو پيشنهاد می کنم .شروع
کن به عبادت خدای يگانه ، يک خدای واحد، تنها خدايی که خالق همه چيز در
جهان است ما پيغام او را برای تو و جهان می آوريم به ملتت فرمان ده که آتش
پرستی را که کذب می باشد ، متوقف کنند و به ما بپيوندند ، برای پيوستن به
حقيقت .
الله خدای حقيقی را بپرستيد ، خالق جهان را ، الله را پرستش نماييد و
اسلام را به عنوان راه رستگاری خود قبول کنيد اکنون به راههای شرک و
پرستشهای کذب پايان ده و اسلام بياوريد تا بتوانيد الله اکبر را به عنوان
ناجی خود قبول کنيد . با اجرای اين تو تنها راه بقای خود و صلح برای
پارسيان را پيدا خواهی نمود ،‌ اگر تو بدانی چه چيز برای پارسيان بهتر است
تو اين راه را انتخاب خواهی کرد ، بيعت تنها راه می باشد . الله اکبر
خليفه مسلمين عمربن الخطاب
يزدگرد سوم ، شاهنشاه ايران به او چنين پاسخ می دهد: به نام اهورا مزدا،
آفريننده جان و خرد از سوی شاهنشاه ايران، يزدگرد به عمرابن خطاب خليفه
تازيان تو در اين نامه ما ايرانيان را به سوی خدای خود که "الله اکبر"نام
داده ايد، می خوانيد و از روی نادانی و بيابان نشينی، خود بی آنکه بدانيد
ما کيستيم و چه می پرستيم، می خواهيد که به سوی خدای شما بياييم و "الله
اکبر" پرست شويم.
شگفتا که تو در پايه خليفه عرب نشسته يي ولی آگاهيهای تو از يک عرب بيابان
نشين فراتر نمی رود. به من پيشنهاد می کنی که خدا پرست شوم. ای مردک،
هزاران سالست که آرياييان در اين سرزمين فرهنگ و هنر، يکتا پرست می باشند
و روزانه پنج بار به درگاهش نيايش می کنند. هنگامی که ما پايه های مردمی و
نيکو ورزی و مهربانی را در سراسر جهان می ريختيم و پرچم "پندار نيک، گفتار
نيک و کردار نيک" را در دست داشتيم، تو و نياکانت در بيابانها می گشتيد و
مار و سوسمار می خورديد و دختران بيگناهتان را زنده به گور می کرديد .
تازيان که برای آفريده های خدا ارزشی نمی شناسند و سنگدلانه آنها را از دم
تيغ می گذرانند و زنان را آزار می دهند و دختران را زنده به گور می کنند و
به کاروانها می تازند و به راهزنی و کشتار و ربودن زن و همسر مردم دست می
زنند، چگونه مارا که از همه اين زشتيها بيزاريم، می خواهند آموزش خدا
پرستی بدهند؟
به من می گويي که از آتش پرستی دست بردارم و خدا پرست شوم؟ ما مردم ايران،
خدا را در روشنايي می بينيم. فروغ و روشنايي تابناک و گرمای خورشيدی آتش
در دل و روان ما، جان می بخشند و گرمی دلپذير آنها، دلها و روانهای ما را
به يکديگر نزديک می کنند تا مردم دوست، مهربان، مردم دار، نيکخواه باشيم و
رادی و گذشت را پيشه سازيم و پرتو يزدانی را در دلهای خود هماره زنده
نگهداريم.
خدای ما "اهورا مزدای" بزرگ است و شگفت انگيز است که تازه شما هم او را
خواسته ايد نام بدهيد و "الله و اکبر" را برای او بر گزيده ايد و او را به
اين نام صدا می کنيد. ولی ما با شما يکسان نيستيم، زيرا ما به نام "اهورا
مزدا" مهرورزی و نيکی و خوبی و گذشت می کنيم و به درماندگان و سيه روزان،
ياری می رسانيم و شما به نام "الله اکبر" خدای آفريده خودتان دست به کشتار
و بدبختی آفرينی و سيه روزی ديگران می زنيد.
چه کسی در اين ميان تبهکار است، خدای شما که فرمان کشتار و تاراج و نابودی
را می دهد؟ يا شما که به نام او چنين می کنيد؟ يا هردو؟
شما از دل بيابانهای تفته و سوخته که همه روزگارتان را به ددمنشی و بيابان
گردی گذرانده ايد، برخاسته ايد و با شمشير و لشکر کشی می خواهيد آموزش خدا
پرستی به مردمانی بدهيد که هزاران سالست شهريگرند و فرهنگ و دانش و هنر را
همچون پشتوانه نيرو مندی در دست دارند؟ شما به نام "الله اکبر" به اين
لشکريان اسلام جز ويرانی و تاراج و کشتار چه آموخته ايد که می خواهيد
ديگران را هم به سوی اين خدای خودتان بکشيد؟
امروز تنها نا يکسانی که مردم ايران با گذشته دارند آن است که ارتش آنها
که فرمانبردار "اهورا مزدا" بوده، از ارتش تازيان، که تازه پيرو"الله
اکبر"شده اند، شکست خورده اند و مردم ايران به زور شمشير شما تازيان بايد
همان خدا را ولی با نام تازی بپذيرند و بپرستند و در روز پنج بار به زبان
عربی برايش نماز بگذارند. زيرا "الله اکبر" شما تنها زبان عربی می داند.
به تو سفارش می کنم به دل همان بيابانهای سوزان پر سوسمار خويش برگرد و
مشتی تازی بيابان گرد و سنگدل را به سوی شهرهای آباد همچون جانوران هار،
رها مکن و از کشتار مردم و تاراج دارايي آنان و ربودن همسران و دخترانشان
به نام "الله اکبر" خود داری نما و دست از اين زشتکاری ها و تبهکاريها
بکش.
آرياييان، مردمی با گذشت، مهربان و نيک انديشند. هر جا رفته اند تخم نيکی
و دوستی و درستی پاشيده اند. از اين رو از کيفر دادن شما برای نابکاريهای
تو و تازيان، چشم خواهند پوشيد.
شما با همان "الله اکبر" تان در همان بيابان بمانيد و به شهرها نزديک
مشويد که باورتان بسيار هراسناک و رفتارتان ددمنشانه است.

فروشگاه شوهر (طنز)

یک مرکز خرید وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد.

این مرکز، پنج طبقه داشت و هر چه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد.

اما اگر در طبقه ای دری را باز می کردند باید حتما آن مرد را انتخاب می کردند و اگر به طبقه ی بالاتر

می رفتند دیگر اجازه ی برگشت نداشتند و هرکس فقط یک بار می توانست از این مرکز استفاده کند.

روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند تا شوهر مورد نظر خود را پیدا کنند.

در اولین طبقه، بر روی دری نوشته بود: “این مردان، شغل و بچه های دوست داشتنی دارند.”

دختری که تابلو را خوانده بود گفت: “خوب، بهتر از کار داشتن یا بچه نداشتن است ولی دوست دارم ببینیم بالاتری ها چگونه اند؟”

پس به طبقه ی بالایی رفتند…

در طبقه ی دوم نوشته بود: “این مردان، شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند.”

دختر گفت: “هوووومممم… طبقه بالاتر چه جوریه…؟”

طبقه ی سوم: “این مردان شغلی با حقوق زیاد، بچه های دوست داشتنی و چهره ی زیبا دارند و در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند.”

دختر: “وای…. چقدر وسوسه انگیر… ولی بریم بالاتر.” و دوباره رفتند…

طبقه ی چهارم: “این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی دارند.

دارای چهره ای زیبا هستند. همچنین در کارهای خانه نیز به شما کمک می کنند و اهداف عالی در زندگی دارند”

آن دو واقعا به وجد آمده بودند…

دختر: “وای چقدر خوب. پس چه چیزی ممکنه در طبقه ی آخر باشه؟”

پس به طبقه ی پنجم رفتند…

آنجا نوشته بود:

“این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان راضی شدنی نیستند!

از این که به مرکز ما آمدید متشکریم و روز خوبی را برای شما آرزومندیم!”

ماجرای طلاق - بسیار جالب و آموزنده

چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، حتما این را بخوانید

وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.
یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟
از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.
با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و 30% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که 10 سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبه‌ای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی‌توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته‌ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم‌تر و واضح‌تر شده بود.
روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی می‌نویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمی‌خواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک
زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمی‌خواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.
برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر می‌کردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابل‌تحمل‌تر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.
درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقه‌ام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقه‌ای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.
از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازه‌کاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود 10 متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.
در روز دوم هر دوی ما برخورد راحت‌تری داشتیم. به سینه من تکیه داد. می‌توانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکرده‌ام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروک‌های ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کرده‌ام.
در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که 10 سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقه‌ام نگفتم. هر چه روزها جلوتر می‌رفتند، بغل کردن او برایم راحت‌تر می‌شد. این تمرین روزانه قوی‌ترم کرده بود!
یک روز داشت انتخاب می‌کرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباس‌هایم گشاد شده‌اند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که می‌توانستم اینقدر راحت‌تر بلندش کنم.
یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصه‌هاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.
همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون می‌ترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.
اما وزن سبک‌تر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی می‌توانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردم و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. می‌ترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پله‌ها بالا رفتم. معشوقه‌ام که منشی‌ام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمی‌خواهم طلاق بگیرم.
او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانی‌ام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمی‌خواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خسته‌کننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا می‌فهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقه‌ام
احساس می‌کرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پله‌ها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گل‌فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم.
فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می‌کنم و از اتاق بیروم می‌آورمت.

شب که به خانه رسیدم، با گلها در دست‌هایم و لبخندی روی لبهایم پله‌ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماه‌ها بود که با سرطان می‌جنگید و من اینقدر مشغول معشوقه‌ام بودم که این را نفهمیده بودم. او می‌دانست که خیلی زود خواهد مرد و می‌خواست من را از واکنش‌های منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.


جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، دارایی‌ها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم می‌آورند اما خودشان خوشبختی نمی‌آورند.
سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمی‌آید برای تقویت صمیمیت بین خودتان انجام دهید.

اموزش مسایل ز ن ا شویی

امیدوارم که بتونه به پرسشهای شما جواب بده

http://upin.ir/images/2r09r8qpt3exao3qar9l.mp3

انتظار وفاداری از مرد، حق طبیعی زن است

در مسئله ازدواج، اولین نکته و شاید مهمترین نکته ماهیت یگانه خواه عشق است. جز در موارد استثنایی و خرق عادت، عشق الزام به یگانه خواهی دارد. خدا در سوره بقره آیه ۲۰۹ اعلام می کند که وقتی نشانه های آشکار پیداست، دیگر جایی برای لغزش ذهن وجود ندارد. در موضوع عشق، نشانه ها حکایتگر تناقضی ساختاری در چندگانه خواهی هستند.

حقیقت این است که در چندگانه خواهی، تمایز امری قطعی است. به صورت طبیعی، امکان ندارد، فرد بتواند عشق همسان را به شرکای جنسیش تقدیم کند. او یکی را بیش از دیگری یا دیگران دوست دارد و سیگنال های حسی و عاطفی و عقلیش با او اشتراکات ریشه ای تری دارد.

چالش هنگامی خود را نشان می دهد که دریاببیم ایجاد فضای رمانتیک و هدایت شریک جنسی به سمت تعالی احساسات نیازمند ویژه نمایی شریک جنسی است. چندگانه خواهی به صورت زیرساختی بستر ویژه نمایی را گرفتار تناقض می کند.

فرد دو انتخاب دارد:

یک- به شریک جنسی درجه دو خود جایگاه واقعی اش را اعلام کند، که این امر عزت نفس احساسی وی را مخدوش می کند. شریک جنسی فرد چگونه می تواند به شکوه احساس دست یابد، هنگامی که به او گفته می شود، انسانی درجه دو است؟

دو- فرد پرده پوشی کرده و به روش های فریبکارانه شریک جنسی درجه دو خود را درجایگاهی اولی که صاحب آن نیست، بنشاند. در آیات ۹۳ و ۹۴ سوره آل عمران، تغییر مرزهایی که اصول محکم، حدودشان را مشخص کرده، امری ستمگرانه  عنوان شده است. فریب شریک جنسی و نگفتن واقعیت به او، نقض آشکار این حکم الهی و حقوق بشری است.

مفاهیم بالا بر گرفته شده از دو استخاره ای بود که درباره چند همسری گرفتم؛ اما استخاره بخشی از علم حضور است. خدا هنگامی که می گوید در جهان هستی چشم بگشایید، یعنی نشانه های حضور مرا ببینید. متاسفانه، مذاهب به اشتباه گفته خدا را برهان نظم گرفته اند.

خدا به صورت مرتب در حال ارسال پیام به تک تک مخلوقات خود است و فرد به محض آن که توجه نشان می دهد، سیگنال ها را دریافت می کند. مشکلی اگر وجود داشته باشد، در ناآزمودگی ذهنها برای رمزگشایی سیگنال هاست.

استخاره نیز یکی از روش های ارسال سیگنال خدا برای بشر است. علم غربی می گوید: حرکت انگشت یا عددی تصادفی ماهیت تصادفی و فاقد شعور دارد. علم حضور می گوید: هنگامی که نیت می کنیم، خداوند سیگنال حضورش را در کنترل مسیر حرکت انگشت یا عدد تصادفی مداخله داده و ما را به سمت «آیه پاسخ گو» هدایت می کند.

به بیان این مختصر اکتفا کنیم و به موضوعمان باز گردیم. درباره مسئله یگانه خواهی عشق چند روز پیش سیگنال های حضور خدا را دریافت کردم. پیام هایی درخشان که بیش از ده ها مورد بودند و در اینجا فقد به سه تای آن ها اشاره می کنم:

در فاصله لحظاتی دو زوج را دیدم که دست در دست هم داشتند و به ناگاه زن دست مرد را به سویی کشید. دقایقی بعد که از پهنای خیابان عبور می کردم. دو کبوتر را پرواز کنان در طول خیابان دیدم که ناگهان به سمت چپ در حرکتی هماهنگ منحرف شده و سپس به مسیر بازگشتند.

 

دلتنگی

چطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که باغ دلم به غم نشسته واز دوری تو دلتنگ شده؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که وجود تو... گرمای صدای دلنشین توبه من آشفتهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comزندگی می بخشه؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که این دل بی طاقت بهانه تو را می گیرد؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که دستانم گرمی دستانت را می خواهد؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comای تنهاترین ستاره زندگی منبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comپشت پنجره دل تنگم به انتظار لحظه با تو بودن می مانمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتا با آمدنت دل بی قرارم را آرام کنیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

سریال تمام برنامه ها اینجاست

سریال - کرک و ........................

بیا تو این سایت

www.serials.ws

 

Accept - پذیرا باشید
دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید، حتی اگر برایتان مشکل باشد
که عقاید، رفتارها و نظرات آنها را درک کنید.


Break away - خودتان را جدا جملاتی آموزنده!

سازید
 خود را از تمام چیزهایی که مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود جدا سازید.

C
reate - خلق کنید
 خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکیل دهید
و با آنها امیدها، آرزوها، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید.

D
ecide - تصمیم بگیرید
 تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید. در آن صورت شادی راهش را
به طرف شما پیدا می کند و اتفاقا
ت خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد.

E
xplore - کاوشگر باشید
 جستجو و آزمایش کنید. دنیا چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارد و شما هم قادرید چیزهای زیادی را ارائه دهید. هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنید خودتان را بیشتر می شناسید.

F
orgive - ببخشید
 ببخشید و فراموش کنید. کینه فقط بارتان را سنگین تر می کند و الهام بخش ناخوشایندی است. از بالا به موضوع نگاه کنید و به خاطر داشته باشید که هر کسی امکان دارد اشتباه کند.

Grow - رشد کنید
 عادات و احساسات نادرست خود را ترک کنید
تا نتوانند مانع رشد و سد راه شما برای رسیدن به اهدافتان شوند.

H
ope - امیدوار باشید
 به بهترین چیزها امید داشته باشید و هرگز فراموش نکنید که هر چیزی امکان پذیر است،
البته اگر در کارهایتان پشتکار داشته باشید و از خدا کمک بخواهید.

I
gnore - نادیده بگیرید
 امواج منفی را نادیده بگیرید. روی اهدافتان تمرکز کنید و موفقیت های گذشته را بخاطر بسپارید. پیروزی های گذشته نشانه و رابطی برای موفقیت های آینده هستند.

J
ourney سفر کنید
 به جاهای جدید سر بزنید و با فکر روشن، امکانات جدید را آزمایش کنید. سعی کنید هر روز چیزهای جدیدی را بیاموزید، بدین صورت رشد خواهید کرد و احساس زنده بودن می کنید.

K
now - آگاه باشید
 آگاه باشید که هر مساله ای هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد در نهایت حل خواهد شد. همانطور که گرمای مطبوع و دلپذیر بهار پس از سرمای طاقت فرسای زمستان می آید.

L
ove - دوست بدارید
 اجازه دهید که عشق به جای نفرت، قلبتان را پر کند. زمانی که نفرت در قلب شما ساکن است هیچ فضای خالی برای عشق وجود ندارد، اما موقعی که عشق در قلبتان ساکن است،
تمام خوشبختی و شادی در وجودتان قرار دارد.

M
anage - مدیر باشید
 بر زمان مدیریت داشته باشید، تا استرس و نگرانی کمتری شما را رنج دهد.
استفاده درست از زمان باعث می شود که روی موضوعات مهم بهتر تمرکز کنید.

Notice - توجه کنید
 هرگز افراد فقیر، ناامید، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرید
و هر نوع کمکی را که قادرید به
این افراد ارائه دهید از آنان دریغ نکنید.

O
pen - باز کنید
 چشم هایتان را باز کنید و به تمام زیباییهایی که در اطرافتان وجود دارد نگاه کنید،
حتی در سخت ترین و بدترین شرایط، چیزهای زیادی برای سپاسگزاری وجود دارد.

Play - بازی و تفریح کنید
 فراموش نکنید که در زندگیتان تفریح و سرگرمی داشته باشید.
بدانید که موفقیت بدون شادی و لذت های مشروع، مفهومی ندارد.

Q
uestion - سوال کنید
 چیزهایی را که نمی دانید بپرسید، زیرا که شما برای یاد گرفتن به این کره خاکی آمده اید.

R
elax آرامش داشته باشید
 اجازه ندهید که نگرانی و استرس بر زندگی شما حاکم شود
و به یاد داشته باشید که همه چیز در نهایت درست خواهد شد.

S
hare - سهیم شوید
 استعدادها، مهارتها، دانش و توانائیهایتان را با دیگران تقسیم کنید،
زیرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمی گردد.

Try - تلاش کنید
 حتی زمانی که رویاهایتان غیر ممکن به نظر می رسند تلاشتان را بکنید.
با تلاش و مشارکت در انجام کارها ماهر و خبره می شوید.

U
se - استفاده کنید
 از استعدادها و توانایی هایتان به عنوان بهترین هدیه استفاده کنید. استعدادهایی که تلف شوند ارزشی ندارند. استفاده صحیح از استعدادها و تواناییهایتان برای شما
پاداش های غیرمنتظره ای به دنبال دارد.

V
alue - احترام بگذارید
 برای دوستان و اقوامی که شما را حمایت و تشویق کرده اند، ارزش قایل شوید
و هر کاری که از دستتان بر می آید برای آنها انجام دهید.

W
arm - صمیمی باشید
 با اطرافیانتان صمیمی باشید و نگذارید فضای اخلاقیتان
به سمت و سویی جز صمیمیت منتهی شود.

X-Ray - اشعه ایکس
 با دقت و شبیه اشعه ایکس به قلب های انسانهای اطراف خود بنگرید،
در نتیجه شما زیبایی و خوبی را
در قلب آنها خواهید دید.

Y
ield - اجازه دهید
 اجازه دهید که صداقت و درستکاری وارد زندگیتان شود.
اگر شما در راه درستی حرکت کنید در انتها سعادت واقعی را خواهید یافت .

Zoom - تمرکز کنید
 
زمانی که خاطرات تلخ، ذهنتان را پر کرده است سعی كنید با مثبت اندیشی به آینده فكر كنید.
و بر خوشبختی كه در ادامه ی عمر در انتظارتان است تمركز كنید

چگونه روی اعصاب دختران راه روید

1.تو خيابون خيلي با احترام از يه دختر آدرس بپرسيد بعد از جواب دادن جلوي چشماش از يكي ديگه بپرسيد

2. پشت چراغ قرمز راننده جلويي اگه دختر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذاريد
رو بوق

3.توي اتوبان جلوي ماشين يه دختر خانوم با سرعت 50 كيلومتر حركت كنيد

4.توي جمع دختراي فاميل وقتي همشون دارن يه سريال مي ببينن هي كانال تلويزيون رو
عوض كنيد

5.توي يه رستوران كه چند تا دختر هم نشستن سوپ رو با صداي بلند هورت بكشيد و نوش
جان كنيد

6.توي يه بوتيك كه فروشندش دختره وادارش كنيد شونصد رنگ لباس رو براتون باز كنه و در آخر بگيد خوشتون نيومد و بريد

7.توي جشن تولد يكي از دخترا فاميل تا اومد شمع ها را فوت كنه همه رو خاموش كنيد

8.اگه يه دختر يه جا يه جك تعريف كرد بلافاصه بگيد چقدر قديمي بود

9.اشتباهات لغوي دخترا رو موقع صحبت كردن تكرار كنيد و بخنديد

10.تو يه جمع دانشجويي و رسمي هنگام عكس گرفتن واسه دخترا شاخ بذاريد

11. عيد نوروز تمام پسته ها و فندق هاي سر بسته را بذارييد توي ظرف دختر مورد
نظرتون

12.روزهاي باروني تا يه دختر ديديد و يه چاله پر آب و شما با ماشين بوديد يه لحظه
درنگ نكنيد

13.اگه كلاس موسيقي مي رويد قبل از اجراي دختر خانوم مورد نظر پيچ هاي كوك گيتارش رو به چند جهت بچرخونيد

14.تو دانشگاه از دختر مورد نظر يه جزو 1000 صفحه اي بگيريد و بعد از اينكه تمام
صفحاتش رو جا به جا كرديد بهش بر گردونيد

15.چاق بودن و بي ريخت بودن دختر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونيد

16.به دختري كه دماغش رو تازه عمل كرده بگيد دكترش بد بوده و دماغش كوفته شده

17. شيشه نوشابه دختر مورد نظر رو حسابي تكون بديد و بذاريد خودش درش رو باز كنه

18. زمستون وقتي همه جا يخ زده با ديدن زمين خوردن يه دختر با صداي بلند بزنيد زير
خنده

19. از يه دختر ساعت بپرسيد بعد از جواب دادن به ساعتتون نگاه كنيد و بگين ساعتش
عقبه

20. توي ساندويچي موقعي كه چند تا دختر نشستن طوري كه اونا هم بشنوند از حال بهم
خوردن و گلاب به روتون استفراغي كه چند روز پيش داشتيد تعريف كنيد

21. توي يه جمع كه چند تا دختر نشستن در گوشي صحبت كنيد و بلند بلند بخنديد

22. تو خيابون به يه قسمت از لباس يا صورت يه دختر خيره بشيد وبزنيد زير خنده (نمي
دونيد دختره چه حالي ميشه )

نشانه خیانت زنان

واقعا در روابط زن-اشويي چيزي بنام يک "رابطه کامل" وجود ندارد و متاسفانه با اين که شما تصور ميکنيد همسرتان بسيار به شما علاقمند است احتمال خيانت او وجود.

بخاطر داشته باشيد: زنان بسيار نکته بين و دقيق هستند و درصورت خيانت مانند يک تبهکار حرفه اي ردي از خودشان باقي نمي گذارند بنابراين شما بايد خوب حواستان را جمع کنيد. در زيـر 10 نشانـه اصلي که ممکـن است ( نه لزوما" ) دليـل خيـانت يـک زن باشد را مي خوانيد:

: فاصله گرفتن و جدايي از
خانواده


اين واقعيت که او ديگر علاقه اي به رسيدگي امور خانواده ندارد و تمايلش را به برقراري رابطه با خـانـواده و دوسـتان شما از دسـت مي دهد، مـي تواند دليـل بر پشيماني و ندامت ناشي از خيانت باشد. او ممکن است بخاطر خيـانـتش احسـاس گنـاه کـرده و روبرو شدن با دوستان يا خانواده شما او را به ياد گناهانش بيندازد.بنابراين هرچقدر او در صداقت و درستي قوطه ورتر شود، بهمان اندازه مجبور بتحمل عذاب وجدان کمتري خواهد شد.


:افزايش پرخاشگري و ستيزه جويي


آن روزهاي تفاهم و همدلي و رضايت که با هم داشتيد به پايان رسيـده. اخيرا او با هر کار شما شروع به مشاجره و شکايت پـرداخـتـه و از هـر بـهـانـه اي بـراي نـزاع و تخريب شخصيت شما استفاده ميکند. نق زدنها به او کمک مي کند تا احساس گناه را از بين برده و يا حداقل کمترکند. بنابراين اگر عيب جوييهاي او از شما بصورت يک عادت درآمده کمي دقت کنيد ببينيد چه اتفاقي در حال افتادن است.


دوستي با فردي جديد


يک از نشانه هاي شروع خيانت قرار گرفتن فردي جديد در سر راه اوست که ممکن است از طرف او "همکار" يا "دوست قديمي" اطلاق شود. او از بيان جزئيات دوستي با فرد جديد خودداري کرده و سعي در پوشاندن آنها دارد. 


ممانعت از پاسخگويي به سؤالات ساده


هـميشه نسبت بفردي که حتي از پاسخگويي به ساده ترين و منصفانه ترين سوالات شما سرباز مي زند و يا سـوالات شما را از خودتان مي پرسد ( اين امر نشانگر يافتن يک جستجوي ذهني براي دروغگويي است ) ضنين و مشکوک باشيد. هشيار باشيد در مورد دير آمدن ها به خانه و ايـنکه او با غرولند در جواب سوال شما مي گويد: " چرا مي خواي بدوني کي از محل کارم خارج شدم؟". اگر او به سوالاتي که هميشه عادت داشـت داوطـلبـانـه و با رقبـت پاسـخ دهـد ولي اکنـون با حالت تدافـعي و جبـهه گيرانه علاقه اي به جواب دادن آنها ندارد، بـدانيد که او چـيزي ( يا کسي....) را از شما پنهان ميکند.


ايجاد تغييرات در عادت ها


اگر او سرش جاي ديگري گرم باشد ، بطور قطع متـوجه تـغييراتـي در انـجام عـادتها و کارهاي روزمره اش خواهيد شد. ديگر تمايلي به سينما رفتن وجود ندارد و صحبتي از شرکت در کلاسـهاي آموزشـي نمي شـود. معمولا" مـردان دوسـت دارند با مـعشـوقه جديدشان ملاقات کنند و اين امر موجب غفلت و بازماندن از انجام مشغوليات گذشته مي گردد.


افزايش آرايش و آراستگي


هـمانگونه که خود شما در ابتداي ارتباطتان سعي در نشان دادن محاسن خود به يکديگر داشتيد، اکـنون او نـيز بصورت ناگهاني اصرار در
آرايش بيشتر و تغيير لباس و دگرگون کردن ظاهر خود براي فردي ديگر دارد.


افزايش استقلال و خودکامگي


يک نشانه مهم کج روي اين است که او از نـهاد دو نـفره خـانواده جدا شده و به سمت خودمختاري پيش مي رود. او ديگر نمي گويد "ما" مي گويـد "من" بعلاوه کار خودش را انجام مي دهد و تمايلي به مشورت در مورد انديشه هاي آينده زندگي ندارد. او طوري رفتار ميکند که به شما بفهماند ديگر نيازي به نگهداري شما ندارد.


افزايش مشغوليتها


او ميگويد ديگر وقت انجام فعاليت هاي فوق برنامه را با شما ندارد با اينحال وقتي که "دوستش" با او تماس مي گيرد همان لحظه حاضر و آمـاده شده و بـيرون مي رود. او بسيار زياد براي "کار" از خانه خارج مي شود.

:بي تفاوتي و بي اهميتي

چه چيزي بدتر از اين اســت که همسـر شـما تقريبا در مـورد همه چيز نق بزند؟ به نظر مي رسد بدتر اين باشد که او ديگر توجه نکند که حتي شـما يک مـوجود زنده هستيد. همانـطور که نشـانه شــماره 9 ( بهانه جويي و گيـر دادن سر هر موضوع ) يک نــشـانه خيانت محسوب ميگردد بر عکس آن هم يعني بي اهـميتـي در انجام کارهاي شما نيز دليلي محکم است. ديگر براي او فرقي نميکند که شما کجا ميرويد و چه کار مي کنيد. اگر عقيده خود را مثلا" در مورداحساس خود و يا ظاهر او ابرازکنيد با جوابي سرد مواجه خواهيد شد. بعبارت ديگر او همـان اندازه اهميتي که شما براي موضوعات مختلف قائل هستيد، قائل نخواهد بود بخصـوص که آن موضـوع مسـتقيما" در رابـطه شـما تاثير گذار باشد.


واقعيت گرا باشيد: با اين فکر که همسرتان هيچ وقت به شما خيانت نمي کند، خودتان را فريب ندهيد و از طرف ديگر فورا" او را متهم به خيانت نکنيد. اگر هـمسر شما داراي يک از نشانه هاي فـوق بـود، دلـيل بر ايـن است که احتـمـالا" چيـزي در اين رابطه غلط مي باشد و لزوما" دليلي بر اتهام نهايي نيست. در هر حال بـا خـواندن ايـن مقاله فرصني مناسب براي شما پيش مي آيد تا بـتـوانيد برخورد و ديدگاه منطقي تري نسبت به مسائل داشته باشيد.


موضوع مهم تر اينکه اجـازه نـدهيد آنچه که ممکن اسـت تنها يک حس حسادت در شما باشد باعث تخريب افکارتان در مورد
همـسرتان شود چرا که اشتباه انگاري و نتيجه گيري زود هنـگام ممکن اسـت يک رابطه را براي هميـشه از بين ببرد پس همه حقايق را پيش از روبرو شدن با وي درنظر داشته باشيد

خصوصيات دختر ايراني

خصوصيات دختر ايراني:     

 1- سينه جلو , باسن عقب , دماغ سر بالا

 2- همشون ميگن به هيچ پسري اعتماد ندارند اما با 10000 تا پسر دوستند

 3- همشون قبل از اينکه با هات دوست بشند دوست پسر نداشتن هيچ وقت

 4- دوست پسرشون فقط ماله خودشونه ولي خودشون ماله همه!

 5- همشون از دم خالي بند

 6- هيچ وقت روز تولدت رو يادشون نيست

 7- خيلي اتفاقي وقتي با هاشون دوست بشي 4 روز بعد تولدشونه

 8- هميشه کيف پولشون رو تو خونه جا گذشتند

 9- هميشه 4 -3 تا خواستگار دکتر دارن

دخترا چه کار کنند که ترشیده نشن

1- يقه اولين خواستگار رو بچسبيد كه شايد تنها شتر بخت شما باشه.

2- ناز و لفت و ليس رو بذاريد كنار.

3- در معرض ديد باشيد، گذشت اون زمان كه مي‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم كه از آفتاب و از سايه مي رنجم.

4- سن ازدواج رو بيارين پايين، همون 17 يا 18 خوبه. بالاتر كه برين همچين بگي نگي از دهن مي‌افتين.

5- تموم دوست پسراتونو تهديد به ازدواج كنيد، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بكشيد.

6- دعاي باز شدن بخت رو دور گردنتون آويزون كنيد، يه وقت كتابشو دور گردنتون آويزون نكنيد كه گردن لطيفتون كج مي‌شه.

7- پسر‌هاي فاميل بهترين و در دسترس‌ترين طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپيدشون.

8- رو شكل و شمايل ظاهري پسرها زياد حساسيت به خرج نديد، پسرهاي خوشگل، دچار مشكل هستن...!

9- توي اجتماع بر بخوريد، با مردم قاطي شيد، با ننه صغرا و بي‌بي عذرا نشست و برخاست كنيد، همينا هستن كه شادوماد مي‌سازن واستون.

10- يه كم به خودتون برسيد، منظورم آرايش و برداشتن زير ابرو و ريمل و پودر و سايه و كرم شب و روز و ماسك خيار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نيست. حداقل قيافه يه آدم رو داشته باشيد.

11- در پوشش دقت كنيد، لباس چسب و كوتاه فقط آدماي بوالهوس رو دورتون جمع مي كنه، يه پوشش سنگين و اندكي رنگين با حفظ معيارهاي دوماد پسند بهترينه.

12- مهمون كه مياد قايم نشيد، چاي ببريد، پذيرايي كنيد، خلاصه يه چشمه بياين كه بعله ما هم هستيم.

13- سعي كنين از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره كه مامانه بتونه جلوي در و همسايه قر و قميش بياد كه دخترم قربونش برم اينجوريه و اونجوريه...

14- تا مامانه و باباهه مي‌گن دخترمون ديگه وقته عروسيشه مثل لبوي نپخته سرخ نشين و در بريد، در حركات و سكناتتون اين نظر رو تاييد كنيد و دنبالشو بگيريد.

15- بالاخره اگه خداي نكرده مي‌خواين جزو اون يك ميليون و هفت صد هزار دختر بي شوهر نباشيد (تازه اگه همه پسراي اين مملكت دوماد شن، كه نمي شن) هر چي داريد، رو كنيد، منظورم اعضا و جوارحتون نيست منظورم كمالات و هنر مندياتونه.

16- و اينو بگم كه از هيچ دوره زندگيتون به اندازه وقتي كه با نامزد محبوبتون زير سايه درخت توي يه پارك خلوت داريد معاشقه مي كنيد لذت نخواهيد برد، حالا به بعدش كار ندارم.

آموزش روش های دختر بازی

 روش دیدکی: در این روش که از مبتدی ترین و پرسابقه ترین روشهای معمول است،شما باید در هر شرایطی نگاهتان را درویش نکنید! نزدن پلک برای افراد پیشرفته الزامیست

2  _ روش خوابکی: در این روش که کاربرد آن در تاکسی می باشد،بدین صورت است که در صورت مشاهده ی ضعیفه ی مورد نظر در کنارتان،چشمانتان را نیم بسته کرده،گردن خود را شل نموده و آنگاه همزمان کله خویش را آرام آرام شل و شل تر نمائید،معصوم نمائی و انعطاف گردن الزامی است.

3  _ روش متلکی: این روش که از قدیمی ترین و کهنه ترین روشهای مزاحمت در طول تاریخ بوده است،و نشانه هایی از آن را دانشمندان در کنار تیر برق های تمدن وسط النهرین و مخصوصا سلسه جواتیان پیدا کرده اند و حتی در نقاشی های تپه الوات آباد نیز پیدا شده این نکته را تائید می کند

 _ 4 روش شلوارکی: در این روش که به روش لمسکی نیز معروف است باز در تاکسی کاربرد بهتری برای علاقه مندان میتواند داشته باشد.به این ترتیب که هنگام نشستن با پارچه شلوار ، ضعیفه ی مورد نظر را لمس کرده و بی حرکت بمانید.طبیعتا هرچه شلوار گشادتر باشد.لمس زودتر حادث میگردد. .
5  _ روش شوتکی: در این روش شما باید چیزی را به سوی ضعیفه ی مورد نظر شوت نمائید. بدیهی است نشانه گیری دقیق! در این روش بسیار ضروری است.

6  _ روش ضایعکی: در این روش که به روش آرنجکی نیز معروف است کوباندن آرنج به فرد یا افراد الزامی است.بدیهی است که این روش در پیاده روها و کوچه های تنگ بیشتر کاربرد دارد.

 _ 7 روش خرکی: در این روش اصلی ترین نیاز برای انجام کار داشتن شجاعت،بی باکی، جسارت و چابکی بسیار است لذا در طول تاریخ تنها سرسلسله ها و قطب های الواتان توانسته اند که دست به انجام چنین روشی بزنند. و روش انجام این روش بدین صورت است که فرد مزاحم شونده باید تمامی روشهای بالا را در حضور پدر ، مادر ، برادر و یا حتی در داخل خانه فرد یا از روی دیوار یا لب پنجره فرد انجام دهد.

راه های ذلیل کردن دخترها

صد و یک راه برای ذله کردن دخترها!

۱- تو خیابون خیلی با احترام از یه دختر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از  یکی دیگه بپرسید

۲- پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه دختر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید  رو بوق

۳- توی اتوبان جلوی ماشین یه دختر خانوم با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید

۴- توی جمع دخترای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو  عوض کنید

۵- توی یه رستوران که چند تا دختر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید

۶- توی یه بوتیک که فروشندش دختره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید میرید یه دور بزنید برگردید!

۷- توی جشن تولد یکی از دخترا تا اومد شمع ها را فوت کنه بادکنک بترکونید

۸- اگه یه دختر یه جا یه جک تعریف کرد شروع نشده بگید شنیدید

۹- سوتی های لغوی و کلامی و دیکته ای و ادبی و.. دخترا رو درگوشی بگید بخندید

۱۰- توی جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه دخترا شاخ بذارید

۱۱- عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف دختر مورد نظرتون

۱۲- روزهای بارونی تا یه دختر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکنید

۱۳- اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای دختر خانوم مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید

۱۴- تو دانشگاه از دختر مورد نظر یه جزو 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردید بهش بگید صفحه مورد نظرتونو پیدا نکردید!!

۱۵- همواره از زیبای ها و تناسب اندام مادربزرگ خدابیامرزتون(!) در مقابل دختر چاق مورد نظرتون بگید

۱۶- به دختری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده

۱۷- شیشه نوشابه دختر مورد نظر رو حسابی تکون بدید و بذارید خودش درش رو باز کنه

۱۸- زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه دختر با صدای بلند بزنید زیر خنده

۱۹- از یه دختر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه

۲۰- توی ساندویچی موقعی که چند تا دختر نشستن طوری که اونا هم بشنوند از حال بهم خوردن چند روز پیشتون تعریف کنید

۲۱- توی یه جمع که چند تا دختر نشستن در گوشی صحبت کنید و بلند بلند بخندید 

۲۲- توي خيابون به يه قسمت از لباس يه دختر خيره بشيد و بزنيد زير خنده (نمي دونيد چه حالي مي شه)

23- هر دختری از جمله باشخصیتش ازتون پرسید ساعت چنده یه کاغذ یه متری دربیارید شماره موبایلتونو بنویسید بگید سر ساعت 9 زنگ بزنه

24-جلو یکی از دوست دخترهاتون مدام از قشنگی های اونیکی بگید

25- با دوست دخترتون برید درکه پرتش کنید تو آب بگید سورپریز تولدت بود

اكس تازي

اكستازي (Ecstasy) چيست؟

نام علمي اكستازي متيلن‌دي‌اكسي‌ـ اِن ـ مت‌آمفتامين1 است. اين تركيب روان‌افزا به‌طور مصنوعي ساخته مي‌شود. MDMA تركيب جديدي نيست. نخستين بار در سال 1912 يك شركت داروسازي آلماني به نام مِرك (MERCK)، با هدف ساخت تركيباتي براي كنترل و مهار اشتها در افراد چاق، اين ماده را توليد كرد. اما استفاده از آن تا اواخر دهة 1970 به تعويق افتاد. در اين زمان، روان‌شناسان و روان‌پزشكان MDMA را داروي مناسبي براي درمان اختلالات رواني و عاطفي معرفي كردند. اين محصول در دهة 1980 از انبار كارخانه‌ها خارج شد و مورد استفادة متقاضيان خياباني خود قرار گرفت. در سال 1985، دولت امريكا مصرف اين تركيب را ممنوع اعلام كرد و مطالعات انجام‌شده در مورد حيوانات آزمايشگاهي در سال 1986، آثار مخرب اكستازي را بر سيستم عصبي نشان داد.

10401.jpg

اكستازي خالص، پودري سفيد متشكل از كريستال‌هاي ريز است. از اين پودر بوي كپك به مشام مي‌رسد. در صورت وجود ناخالصي، اكستازي به رنگ‌هاي قرمز و قهوه‌اي نيز ديده مي‌شود. اين ماده به اشكال قرص، كپسول، پودر استنشاقي و برچسب‌هاي پوستي موجود است. اكستازي را تزريق هم مي‌توان كرد. اما در اغلب موارد، اشكال خوراكي آن مصرف مي‌شود. ميزان MDMA در هر قرص از 9 تا 117 ميلي‌گرم متفاوت است. قرص‌هاي موجود در بازار حاوي مقدار اندكي MDMA و درصد زيادي ناخالصي هستند. كافئين، افدرين (تحريك‌كننده)، PMA (فعال‌كنندة سيستم عصبي)، MDA، DXM (تركيبي كشنده)، PCP و Speed از جمله مواد محركي هستند كه به‌عنوان ناخالصي به قرص‌هاي اكستازي افزوده مي‌شوند.

دكتر شهاب صالح‌پور، متخصص بيماري‌هاي عفوني و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، استفاده از مواد مصنوعي محرك از خانوادة آمفتامين همچون اكستازي را در جهان رو به گسترش مي‌داند و مي‌گويد: «بر اساس هشدار سازمان ملل متحد، خريد و فروش و مصرف اين مواد را به دشواري مي‌توان كنترل كرد. زيرا قيمت آنها ارزان است و به آساني همه جا در دسترس هستند. اين نوع موادِ شادي‌آور يا شادي‌افزا، به دليل ايجاد احساس شعف موقت، براي جوانان جذابيتي خاص پيدا كرده‌اند. در تايلند تركيبات مت‌آمفتامين به شكلات افزوده مي‌شود و به نام يا ـ با (Ya-ba)، كه در زبان تايلندي به معناي داروي جنون است، به كودكان و نوجوانان فروخته مي‌شود. قرص‌هاي Speed را رانندگان تاكسي مي‌خورند و با سرعت 160 كيلومتر در ساعت در بزرگراه‌هاي تايلند تردد مي‌كنند. همچنين اين قرص در تايلند در كنار مشروبات الكلي براي مشتريان سرو مي‌شود. در اندونزي تركيبي مشابه به نام شابو (Shabu) به بازار عرضه شده كه ارزان‌قيمت است و معمولاً روسپيان و مشتريان آنها از آن استفاده مي‌كنند. مردم محلي به آن برادر فقير كوكائين مي‌گويند. افراد طبقة متوسط به جاي آن اكستازي مصرف مي‌كنند كه گران‌تر است. بررسي‌هاي به‌عمل‌آمده در انگلستان نشان مي‌دهد كه يك ميليون نفر اكستازي مصرف مي‌كنند. به اين دارو در انگلستان داروي عشق گفته مي‌شود.»

به اين ترتيب، دارويي كه در سال‌هاي پس از جنگ جهاني اول براي درمان افسردگي سربازان امريكايي و آلماني به كار مي‌رفت، در دهه‌هاي بعد، به‌عنوان يك مادة شادي‌آور رواج يافت.

آثار مصرف اكستازي

حميد ع. هجده سال دارد. وي دانش‌آموز دورة پيش‌دانشگاهي است. حميد را در بخش اعصاب و روان يكي از بيمارستان‌هاي تهران بستري كرده‌اند. وي كه در حدود يك‌ ماه پيش به قصد خودكشي رگ دست خود را از ناحية مچ بريده است، در پاسخ به اين سؤال كه چرا اكستازي مصرف مي‌كند، مي‌گويد: «شادي‌اش را نمي‌شود وصف كرد.»

دكتر آذردخت مفيدي، روان‌پزشك و روانكاو سازمان پزشكي قانوني كشور، آثار مصرف اكستازي را بر روان اين‌گونه تشريح مي‌كند: «روان به سه جزء خودآگاه، پيش‌آگاه و ناخودآگاه تقسيم مي‌شود. در سطح خودآگاه، انگيزه‌ها، رفتارها و احساساتي مطرح هستند كه نسبت به آنها آگاهي داريم. تفكرات و احساسات موجود در سطح پيش‌آگاه با تمركز قابل دسترسي‌اند و نسبت به سطح ناخودآگاه آگاهي نداريم. اكستازي به معناي جذبه است. جذبه حالتي در روان است كه در آن سطح خودآگاه موقتاً محو مي‌شود و فرد در مقابل سطح پيش‌آگاه و ناخودآگاه خود قرار مي‌گيرد. احساسات، تفكرات و اعمال ما را سطح خودآگاه كنترل مي‌كند. با از بين رفتن كنترل خودآگاه، افكار و تعارضات ناخودآگاه بروز مي‌كنند. براي مثال، فردي را در نظر بگيريد كه از اجتماع وحشت دارد. اين فرد در شرايط معمولي ارتباط صميمانه‌اي با اطرافيان برقرار نمي‌كند. اما به دنبال مصرف اين دارو، ترس خودآگاه وي از اجتماع محو مي‌شود و تمايل فرد به برقراري ارتباطات اجتماعي افزايش مي‌يابد. همچنين در شرايط طبيعي، مواجه شدن ما با عوامل استرس‌زا موجب ترشح هورمون‌هاي خاصي مي‌شود كه بدن را در وضعيت فرار و گريز قرار مي‌دهد. مصرف اكستازي نيز چنين وضعيتي را در بدن ايجاد مي‌كند. تمام مكانيسم‌هاي دفاعي بدن به كار مي‌افتند و انرژي فرد زياد مي‌شود.

10402.jpg

مهم‌ترين اثر اين دارو امنيت‌بخشي رواني است. به‌طور كلي، انگيزة انسان براي هر عملي از سه عامل منشأ مي‌گيرد: عشق، ترس و گناه. اين نوع داروهاي روان‌گردان احساس ترس و گناه را در روان به حداقل مي‌رسانند. در نتيجه، اعتمادبه‌نفس فرد افزايش مي‌يابد و تمايل طبيعي او براي برقراري ارتباط صميمانة فيزيكي و عاطفي زنده مي‌شود. هر فرد با رشد مكانيسم‌هاي رواني خود احساس امنيت مي‌كند و با محيط پيرامونش سازگار مي‌شود. اگر فردي احساس امنيت را با مصرف دارو يا مادة خاصي به روان خود القا كند، در درازمدت توانايي‌اش براي خلق چنين شرايطي به حداقل مي‌رسد. يعني اكستازي يك شخصيت كاذب ايجاد مي‌كند و به دنبال قطع دارو، فرد به وضعيت رواني نابسامان اوليه بازمي‌گردد.»

دكتر فربد فدايي، روان‌پزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه، در مورد آثار مصرف اكستازي مي‌گويد: «اين دارو باعث ايجاد احساس سرخوشي و قدرت مي‌شود. توجه و تمركز فرد نيز به دنبال مصرف اكستازي افزايش مي‌يابد.»
اثر MDMA، 20 تا 40 دقيقه پس از خوردن قرص اكستازي ظاهر مي‌شود. احساس خشنودي، نشاط، صميميت و نزديكي به افراد به شكل افراطي در فرد به‌وجود مي‌آيد. اين آثار 60 تا 90 دقيقه پس از مصرف اكستازي به حداكثر خود مي‌رسند و 3 تا 4 ساعت پس از مصرف از بين مي‌روند و خستگي، اضطراب و افسردگي جانشين آنها مي‌شود.

دكتر مهديس كامكار، روان‌پزشك، به اختلالات دركي ناشي از مصرف اكستازي اشاره مي‌كند: «درك هر پنج حس در فرد مختل مي‌شود. يعني فرد بدون وجود محرك خارجي، حسي را درك مي‌كند. در حالت طبيعي، براي درك هر حس، قسمتي از قشر مخ فعال مي‌شود. به دنبال ايجاد اختلال در سيستم اعصاب مركزي، مناطق مختلف قشر مخ بدون وجود محرك واقعي فعال مي‌شوند. شايع‌ترين توهم در اين ميان مربوط به حس بويايي است. يا اين‌كه فرد صدايي را مي‌بيند و مي‌شنود. اصطلاح جيغ بنفش را براي فهم بهتر اين وضعيت مثال مي‌زنم. يعني هم صداي جيغ را مي‌شنود و هم آن را به رنگ بنفش مي‌بيند. همچنين، درك هر حس زياد مي‌شود. براي مثال، فرد صداي شخصي را كه در نزديكي او نشسته است از فواصل دوردست مي‌شنود، يا ماه را لمس مي‌كند. اين وضعيت بسيار وحشتناك و رعب‌آور است و فرد دچار روان‌پريشي مي‌شود. به دنبال مصرف اكستازي، شعور، آگاهي و روان فرد مختل مي‌شود. او نمي‌داند كه كجاست، كيست و متعلق به چه زماني است. همچنين، اين ماده آستانة تحريك‌پذيري رواني را پايين مي‌آورد.»

دكتر ساحل همتي‌گركاني، روان‌پزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، مي‌گويد: «اكستازي بر قدرت سنجش واقعيت اثر مي‌گذارد و فرد را مستعد جنون مي‌كند. اين افراد بخصوص نسبت به حركات غيركلامي اطرافيان حساس مي‌شوند. مثلاً فكر مي‌كنند كه سايرين مشغول بدگويي از آنان هستند. مشكل ديگري كه در مصرف‌كنندگان اكستازي ظاهر مي‌شود «سندروم پس از توهم»2 است. متأسفانه در نيمي از مصرف‌كنندگان، اين سندروم بروز مي‌كند. به اين ترتيب كه شخص، پس از محو آثار اكستازي، تجربيات زمان سرخوشي را درك مي‌كند. اين وضعيت ناخواسته، موجب افزايش ميل به خودكشي در اين گروه مي‌شود.»

افزايش قواي فكري، افزايش احساس رضايت از وضع موجود، افزايش انرژي بدن، احساس راحتي و آرامش، احساس نزديكي و تعلق به ديگران، احساس عشق و يكدلي و بخشش و عفو، تقويت حس قدرداني، احساس عطش، كاهش تمايل به خوردن، اصرار به در آغوش گرفتن و بوسيدن ديگران، افزايش سرعت عمل، حركات غيرارادي چشم، غيرارادي بودن احساسات، پرچانگي و حركت دادن زبان و فك، دندان قروچه يا ساييدن دندان‌ها به هم، گرفتگي عضلات، افزايش ضربان قلب، پرفشاري خون، بيقراري، اضطراب، نگراني، لرزش اندام‌ها، افزايش دماي بدن يا كاهش آن، از دست رفتن آب بدن، سردرد، سرگيجه و از بين رفتن تعادل از ديگر علائم مصرف داروي روان‌افزاي اكستازي هستند. به دنبال افزايش فعاليت سيستم عصبي خودكار و پرفشاري خون، فرد مستعدِ ابتلا به حملات قلبي و مغزي مي‌شود. به‌علاوه، گاه كاهش حجم آب بدن آن‌قدر زياد است كه منجر به مرگ فرد در نتيجة كاهش حجم خون مي‌شود. اكستازي هيپوتالاموس يعني مركز تنظيم حرارت بدن را نيز تحت تأثير خود قرار مي‌دهد. در نتيجه دماي بدن مصرف‌كننده به شكل غيرقابل مهاري بالا يا پايين مي‌رود.

تخريب روان و جسم

اكستازي اثرهاي متعددي بر مغز مي‌گذارد. اين ماده يك واسطة عصبي‌ـ شيميايي به نام سروتونين را آزاد و همچنين از بازجذب سروتونين جلوگيري مي‌كند. واسطة عصبي‌ـ شيميايي ديگري كه ميزان ترشح آن تحت تأثير اكستازي قرار مي‌گيرد، دوپامين است. MDMA مقدار دوپامين مغز را كاهش مي‌دهد.
تحقيقات اخير نشان مي‌دهد كه MDMA آثار مخربي بر مغز دارد. دكتر جورج ريكورته (George Ricaurte)، استاد عصب‌شناسي دانشكدة پزشكي دانشگاه جان هاپكينز امريكا، تصاوير كامپيوتري به‌دست‌آمده از مغز افرادي را كه اكستازي مصرف مي‌كنند مطالعه كرده است. كساني كه در طول 5 سال به‌طور متوسط 200 مرتبه قرص اكستازي مصرف كرده‌اند، هرچند از نظر رفتاري كاملاً طبيعي‌اند، درجاتي از تخريب مغزي را نشان مي‌دهند. همچنين ارتباط معناداري ميان دفعات مصرف اكستازي و ميزان تخريب مغزي به دست آمد. دكتر ريكورته دريافت كه اكستازي در مصرف‌كنندگان دائمي خود 20 تا 60 درصد از سلول‌هاي سازندة سروتونين را از بين مي‌برد. تخريب اين سلول‌ها قدرت يادآوري و يادگيري فرد را كاهش مي‌دهد.

دكتر حميد مرتضوي، روان‌پزشك و متخصص ترك اعتياد، مي‌گويد: «مصرف طولاني‌مدت اين دارو علائم روحي و رواني مشابه بيماران اسكيزوفرن ايجاد مي‌كند.»
آرميتا ف. دوبار در هفته به بخش دياليز يكي از بيمارستان‌هاي تهران مي‌آيد و چهار ساعت طاقت‌فرسا روي تخت دياليز مي‌خوابد. به لولـه‌هاي قطور دستگاه نگاه مي‌كنم. خون از طريق يك لولـه به داخل دستگاه مي‌رود و با لولـة ديگري به بدن آرميتا منتقل مي‌شود. چشمان جوان و غمگينش را به من مي‌دوزد: «هرچه مي‌خواهي بگو. جنس خوب و رفيق ناباب... قرص اكس اين بلا را سرم آورده.»
زوال حافظة كوتاه‌مدت، تخريب سلول‌هاي قشر مخ، نارسايي كبد و كليه‌ها، كاهش شديد وزن و ضايعات پوستي از جملة ديگر عوارض مصرف اكستازي است كه به تأييد سازمان بهداشت جهاني رسيده است. به اعتقاد يكي از محققان برجستة امريكايي، قدرت تخريب اكستازي چنان است كه حتي با يك‌بار مصرف آن، احتمال از دست دادن 60 درصد از حافظه وجود دارد.

طيف آثار مخرب اين تركيب شگفت‌آور است. اكستازي بر ساختمان مادة وراثتي موجود زنده (DNA) نيز اثر مي‌گذارد و نقايص ژنتيكي ايجاد مي‌كند.
نام بهرام ق. در فهرست دريافت پيوند كبد قرار دارد. او 16 ساله است و تنها يك‌بار نصف قرص اكس خورده است. سموم موجود در اين قرص كبد بهرام را از كار انداخته است. حالا او منتظر است تا بخشي از كبد برادرش را با يك عمل پيوند دريافت كند.

آيا اكستازي اعتيادآور است؟

دكتر محسن وزيريان، رئيس ادارة پيشگيري و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، مي‌گويد: «مصرف اين نوع داروها مانند ساير مواد مخدر با لذت همراه است و فرد را تحريك به مصرف دوباره مي‌كند. مشابه آنچه در مورد بقية مواد مخدر صادق است، پس از يكي دو بار مصرف دارو، دوز بالاتري لازم است تا فرد ارضا شود.»

10405.jpg

اكستازي اعتياد جسماني ايجاد نمي‌كند. دكتر آذردخت مفيدي توضيح مي‌دهد: «اعتياد به دو شكل جسماني و رواني مطرح مي‌شود. مصرف اين دارو اعتياد جسماني ايجاد نمي‌كند، ولي وابستگي رواني فرد را به دنبال خواهد داشت. اكستازي باعث پاداش به منِ (ego) فرد مي‌شود. بنابراين روان را به‌واسطة افزايش احساس رضايت از خود و احساس امنيت تقويت مي‌كند.»
گروهي از افراد به‌طور ژنتيكي داراي استعداد گرايش به اكستازي هستند. اين افراد كساني هستند كه مراكز پاداش در مغز آنها ضعيف عمل مي‌كند. در نتيجة اين نقصان، آنان نياز به يك عامل خارجي دارند تا احساس رضايتمندي را ايجاد كند. چنين شرايطي منجر به اعتياد فرد به يك محرك كاذب مي‌شود.
دكتر فربد فدايي مي‌گويد: «هرچند كه اين دارو اعتياد جسماني ايجاد نمي‌كند، يك‌بار مصرف آن تا 80 درصد احتمال استفادة مجدد را افزايش مي‌دهد.»

مسموميت با اكستازي

آنچه به دنبال مسموميت با اكستازي اتفاق مي‌افتد كُما و مرگ است. فرد به‌شدت عرق مي‌كند و حجم زيادي از آب بدنش را از دست مي‌دهد. مردمك چشم گشاد مي‌شود. تب بالا مي‌رود و فرد گرمازده مي‌شود. قلب به‌شدت مي‌تپد. فشارخون بالا مي‌رود و هر لحظه احتمال خونريزي مغزي يا حملات قلبي وجود دارد.
هنوز پادزهر مؤثري براي درمان مسموميت ناشي از مصرف اكستازي شناخته نشده است. در مورد اين قبيل افراد، پزشكان به اقدامات حمايتي مانند پايين آوردن فشارخون، جبران آب ازدست‌رفته و كنترل درجة حرارت بدن اكتفا مي‌كنند.

اكس پارتي

ميهماني‌هاي رِيو (Rave) در دهة هشتاد ميلادي بحران جديدي در اروپا و امريكا به‌وجود آوردند. اكستازي به‌طور غيرقابل مهاري در ميان جوانان نفوذ كرده بود و روزبه‌روز بر تعداد مصرف‌كنندگان آن افزوده مي‌شد. كساني كه به اين قبيل ميهماني‌ها مي‌رفتند هماهنگ و عجيب بودند. يكسان لباس مي‌پوشيدند تا خود را به صورت يك گروه درآورند. بزرگ‌ترين گروه اكس‌بازها فرقة لايِن پت (Lion Path) بود. اعضاي اين فرقه گمان مي‌كردند كه با خوردن قرص‌هاي اكستازي به روشنايي مي‌رسند. اما اصطلاح اكس پارتي مربوط به مجالسي است كه معمولاً از ابتداي شب تا بامداد روز بعد به طول مي‌انجامند. اين ميهماني‌ها با رقص‌هاي تند و متمادي در حين پخش موسيقي مخصوص مانند ريو، هاووس، و ترنس همراه‌اند. در اين ميهماني‌ها، قرص‌هاي اكستازي در ظرف‌هايي دست به دست مي‌گردد. از آنجا كه پس از مصرف اكستازي بايد مقدار زيادي آب به بدن رساند، اصطلاح «آب خوردن» براي مصرف زيرزميني قرص اكس به كار مي‌رود. در برخي از اين ميهماني‌ها، به منظور جذب مصرف‌كنندگان، قرص‌ها را به‌صورت رايگان عرضه مي‌كنند.

دكتر آذردخت مفيدي علت تمايل مصرف‌كنندگان اكستازي به استفادة گروهي از آن را چنين توجيه مي‌كند: «اين تمايل به مصرف گروهي در مورد تمام مواد مخدر وجود دارد. اما در مورد اكستازي يكي از دلايل مطرح، نياز به وجود يك فرد حمايت‌كننده است. مصرف انفرادي اين دارو در تنهايي خطرآفرين است. از سوي ديگر، احساس سرخوشي دسته‌جمعي براي هر كدام از مصرف‌كنندگان حكم تأييد را دارد و فرد متقاعد مي‌شود كه كار درستي انجام مي‌دهد. دليل ديگر، نياز مصرف‌كنندگان به برقراري ارتباطات صميمانة اجتماعي است. آنها همديگر را در آغوش مي‌گيرند و از بودن در كنار هم لذت مي‌برند.»

دكتر فربد فدايي مي‌گويد: «معتادان به دليل مشكلات شخصيتي هميشه به دنبال يافتن هويت گروهي هستند. آنان جايگاه فردي خود را نيافته‌اند و مي‌خواهند در يك گروه هويتي بيابند.»
اكس پارتي‌ها تاريك هستند. تنها صداي موسيقي مي‌آيد و بوي عرق تن‌هايي كه به‌شدت تكان مي‌خورند. اكستازي باعث گشادي مردمك چشم مي‌شود و مردمك گشادشده چشم را در برابر نور حساس و آسيب‌پذير مي‌كند.

اكستازي و ممنوعيت جهاني

مجلس انگلستان، پيش از رسيدن قرص‌هاي اكستازي از امريكا به اين كشور، مجازات سنگيني را براي توليد، توزيع و مصرف اين قرص‌ها وضع كرد. اما نتيجه كاملاً برخلاف انتظار بود. جوانان انگليسي بسيار بيشتر از امريكايي‌ها به اكستازي روي آوردند. زندگي برخي از جوانان انگليسي آن‌چنان به اكس وابسته شد كه بار سفر بستند و خود را به امريكا رساندند. در دهة 1990، در گوشه و كنار خيابان‌هاي امريكا جواناني ژنده‌پوش به چشم مي‌خوردند كه كشورشان را براي راحت‌تر مصرف كردن قرص‌هاي اكس ترك كرده بودند. اما قرص‌هاي اكستازي، با همان سرعتي كه جاي خود را در ميان جوانان امريكايي و اروپايي باز كردند، از رواج افتادند. در قانون كيفري امريكا جرم كسي كه اين قرص‌ها را به دوستانش مي‌دهد از جزاي فروشندگان قرص‌ها بيشتر است. در اين كشور سالانه 4/3 ميليون نفر دست‌كم يك‌بار از اكستازي استفاده مي‌كنند.

ماده‌اي اعتيادآور براي جوانان مرفه ايران

دكتر محسن وزيريان در مورد آمار مصرف‌كنندگان اكستازي در ايران مي‌گويد: «طبق آماري كه در سال 1380 از يك تحقيق به دست آمده است، بيش از 40 هزار نفر در ايران اين دارو را تجربه كرده‌اند. بخش عمده‌اي از مصرف‌كنندگان اكستازي را دانش‌آموزان و نوجوانان تشكيل مي‌دهند. البته اين نمونه‌ها را نمي‌توان به كل جامعه تعميم داد. موضوع پراهميت ديگر، الگوي مصرف داروهاي نشاط‌آور است. اگر در مصرف مواد مخدري مانند هروئين، به ازاي هر 10 مصرف‌كنندة مرد، يك مصرف‌كنندة زن وجود دارد، در مورد اكستازي اين نسبت 2 به 1 است.»
دكتر حميد مرتضوي مشخصات اغلب مصرف‌كنندگان اكس را چنين توصيف مي‌كند: «مرد يا زني جوان، تحصيلكرده يا دانشجو، داراي وضعيت اقتصادي خوب كه در خانواده‌اي ازهم‌پاشيده رشد كرده يا تنها زندگي مي‌كند.»

قرص‌هاي موجود در بازار ايران عناوين مختلفي دارند: دلفين، لنگر، صليب سرخ، رنو، سان‌شاين، سوپرمن، هوندا، اپل، امگا، پليكان، لاو، مرسدس و غيره. اين قرص‌ها با قيمت هر عدد 6 تا 12 هزار تومان به فروش مي‌رسند.
از حميد ع. دليل تفاوت قيمت‌ها را مي‌پرسم. پاسخ مي‌دهد: «من هميشه يكي از دو نوع دلفين و صليب سرخ را مصرف مي‌كنم. دلفين ارزان‌تر است. زودتر هم بي‌اثر مي‌شود. صليب سرخ قوي‌تر است. هر قرص آن را به قيمت 12 هزار تومان مي‌فروشند.»
او در پاسخ به اين سؤال كه چگونه قرص‌هاي اكستازي را تهيه مي‌كند مي‌گويد: «به‌صورت باز يا بسته‌بندي‌شده برايم مي‌آورند. جواني مرتب و آدم‌حسابي آنها را جلو در خانه تحويل مي‌دهد.»
اكستازي در ايران، با ايجاد برخي تغييرات در مادة اصلي آمفتامين، در آزمايشگاه‌هاي غيرمجاز به دست مي‌آيد. توليد اكستازي فعاليتي غيرقانوني است كه، به دليل سودآوري آن، تعداد زيادي از افراد فرصت‌طلب به آن مشغول‌اند.

اكستازي: زنان برابر با مردان

در مقايسه با ساير مواد اعتيادآور، تمايل زنان به استفاده از اكستازي به‌مراتب بيشتر است.
دكتر آذردخت مفيدي اين الگو را بخشي از بحران زنِ مدرن در ايران مي‌خواند و مي‌گويد: «گاهي زنِ مدرن، قدرت را در طرد زنانگي خود مي‌داند. بنابراين به سمت دنيايي مردانه كشيده مي‌شود.»
دكتر حميد مرتضوي اضافه مي‌كند: «زنان تمايل بيشتري به استفاده از اكستازي دارند. زيرا حالت نشئه و خمودگي‌اي كه به دنبال اعتياد به ساير مواد مخدر ايجاد مي‌شود، در مصرف اين دارو مشهود نيست. به‌علاوه، استفاده از آن راحت و سريع است و نيازي به سرنگ تزريقي و آتش ندارد. همچنين، قرص‌هاي كوچك اكس به‌راحتي حمل مي‌شوند و مخفي كردن آنها آسان‌تر است.»
دكتر ساحل همتي‌گركاني مي‌گويد: «به‌طور كلي، افسردگي و اختلالات اضطرابي در ميان زنان شيوع بيشتري دارد. از طرف ديگر، آنان به درمان‌هاي بي‌سروصدا علاقه‌مندند. بنابراين، براي رفع حالات نامناسب رواني خود، مصرف قرص‌هاي كوچك اكس را ترجيح مي‌دهند.»

هشدار مرگ

از سال 1997 تا آوريل 2002، 202 مورد مرگ بر اثر مصرف اكستازي در انگلستان و ولز گزارش شده است. 85 درصد اين افراد، علاوه بر اكستازي، مادة ديگري مانند الكل نيز مصرف كرده بودند.
استفاده از اين قرص‌ها همراه با ماري‌جوانا رايج است. اما نوشيدن مشروبات الكلي در كنار مصرف اكستازي فرد را دچار كم‌آبي كشنده‌اي خواهد كرد.
از سوي ديگر، آمار بروز رفتارهاي پرخطر در مصرف‌كنندگان اكستازي هشداردهنده است. مصرف اين دارو، با ايجاد بي‌پروايي، رفتارهاي جنسي محافظت‌نشده و مكرر به دنبال خواهد داشت. در نتيجه ارتباط نزديكي ميان مصرف اكستازي و ابتلا به ايدز يافت شده است. همچنين بيماري‌هاي مقاربتي در مصرف‌كنندگان اكستازي شيوع بيشتري دارد.

جوانان بخش اعظم جمعيت كشور ما را تشكيل مي‌دهند. اشتياق نشسل جوان براي درك تجربيات جديد و نياز آنان به شادي و هيجان، جوانان را نسبت به اين‌گونه مواد بسيار آسيب‌پذير كرده است. تقويت نظام‌هاي پاداش‌دهندة اجتماعي، فراهم ساختن زمينه‌هاي اقتصادي دسترسي جوانان به شادي و تفريحات سالم، و نيز ايجاد بستري مناسب براي پرورش استعدادهاي بالقوة آنان در كنار آگاه‌سازي، گام‌هاي مؤثري در جهت پيشگيري از گرايش به داروهاي مخرب شادي‌افزا هستند.

بررسی تمامی خدمات رایگان تلفن ثابت و فعال سازی آنها

همان طور که اطلاع دارید ، شرکت مخابرات ایران ، خدمات رایگان متنوعی را برای کاربران تلفن های ثابت در نظر گرفته است. اما بسیاری از مردم از این خدمات و نحوه فعال سازی آنها بی خبرند. در این ترفند قصد داریم تمامی این خدمات را معرفی کرده و کدهای فعال سازی هر یک را معرفی کنیم. این خدمات عبارتند از : انتقال مكالمه ، انتظار مكالمه ، شماره‌گيري سريع ، مكالمه از خط اشغال به خطوط ديگر ، سرويس بيدار باش ، سرويس نمايشگر شماره CallerID و دایورت بعد از 5 زنگ.


1- انتقال مكالمه یا دایورت کردن ( Call diverting ) :
با اين سرويس مي‌توانيد هنگامي كه با تلفن شما تماس گرفته مي‌شود مكالمه را به يك خط ديگر ثابت يا همراه منتقل كنيد و عمل دایورت کردن را انجام دهید. اين سرويس با هر دستگاه تلفن دكمه‌اي مجهز به سيستم تن انجام شدني است.
برای این کار شما باید کد زیر را در دستگاه تلفن وارد کنید:
# شماره مورد نظر*21*
بعد از زدن این کد صدایی که میشنوید فرق خواهد کرد ، این یعنی اینکه خط شما دایورت شده است.
برای غیر فعال کردن این سرویس باید باز گوشی رو بردارید (در این حالت باز همان صدای مخصوص شنیده میشود) و بعد عدد #21# را وارد کنید.
در صورتی که مجدد صدای بوق مخصوص را شنیدید ، گوشی را قطع کرده و مجدد روشن کنید. در این حالت خط شما کاملا از حالت دایورت خارج شده است.

2- سرويس انتظار مكالمه یا پشت خطی ( Call waiting ) :
هنگام مكالمه شخص ديگري به شما تلفن مي‌زند صداي بوق ضعيفي به گوشتان مي‌رسد و شما را آگاه مي‌كند شما مي‌توانيد با كمك اين سرويس مكالمه اول خود را موقتاً قطع و با شخص ثالث صحيح كنيد پس از خاتمه ي مكالمه يا در حين مكالمه مي‌توانيد مجدداً با شخص اول به صحبت خود ادامه دهيد.
برای استفاده از این سرویس شما باید بهنگام شنیدن صدای بوق ضعیف با فشار دادن دکمه "Flash" در تلفنهای دیجیتال و با "قطع و وصل کردن" در تلفنهای آنالوگ با نفر سوم تماس برقرار کنید..
برای بازگشت به گفتگوی اول میتوانید همین کار را تکرار کنید.

3- شماره‌گيري سريع ( Speed dealing ):
براي اجتناب از وقوع اشتباه در شماره‌گيري و صرفه جويي در وقت با دادن شماره های دو رقمی به حافظه مخابرات میتونید از این سیستم بهره ببرید. اين سرويس با هر دستگاه تلفن دكمه‌اي مجهز به سيستم تن انجام شدني است.
برای استفاده از این امکان باید دستور زیر رو بکار ببرید :
برای ایجاد کد دو رقمی :
# شماره مورد نظر* کد دو رقمی *51*
بعد از وارد کردن این دستور حالا شما میتونید بعد از برداشتن گوشی با زدن کد دو رقمی** شماره ای رو که قبلا به آن داده اید را شماره گیری کنید.
برای حذف یک شماره از یک کد دو رقمی و تغییر آن میتوانید از دستور زیر استفاده کنید :
# کد دو رقمی *51*
برای غیر فعال کردن همه این کدهای دو رقمی باید از کد #55# استفاده کنید...

4- انتقال مكالمه از خط اشغال به خطوط ديگر ( Call forwarding) :
براي اين كه تماس گيرندگان با بوق اشغال مواجه نشوند ، مي‌توانيد يك يا چند شماره تلفن خود را به مركز تلفن مربوط اعلام كنيد كه در صورت اشغال بودن هر يك از شماره‌ها ارتباط به طور خودكار به شماره‌هاي بعدي منتقل شود.
اين سرويس با هر دستگاه تلفن دكمه‌اي مجهز به سيستم تن انجام شدني است.
برای استفاده از این حالت باید بعد از برداشتن گوشی کد #43* رو بزنید ... برای غیر فعال کردن این حالت باید کد #43# را وارد کنید.

5- سرويس بيدار باش :
با اشتراك اين سرويس زنگ تلفن در ساعت مشخص شده به صدا در مي‌آيد .
اين سرويس با هر دستگاه تلفن دكمه‌اي مجهز به سيستم تن انجام شدني ست .
برای استفاده از این حالت باید از روش زیر استفاده کنید:
ابتدا *55* رو بزنید بعد بترتیب ساعت و دقیقه را وارد کنید و در آخر # را بزنید.
مثلا میخواهیم در ساعت 14:38 تلفن زنگ بزند ، این کد را میزنیم :
1438#*55*
برای غیر فعال کردن این سرویس باید کد #55# را وارد کنید.

6- سرويس نمايشگر شماره CallerID :
در این سرویس شما کافی است یک دستگاه شماره انداز یا یک تلفن مجهز به نمایشگر شماره تلفن را ابتیاع کنید و با استفاده از آن میتوانید شماره را دریافت کنید. این سرویس نیازی به کد فعال سازی ندارد.

7- دایورت بعد از 5 زنگ :
با استفاده از این سرویس شما میتوانید کاری کنید تا بعد از 4 بار زنگ خوردن گوشی و جواب ندادن به گوشی در زنگ 5 ام تلفن دایورت شود روی شماره ای دیگر..
برای استفاده از این سرویس شما باید از کد زیر استفاده کنید:
# شماره مورد نظر*65*
طبق معمول برای غیر فعال کردن این امکان باید کد #65# رو وارد کنید...

منابع: وب سایت مخابرات جمهوری اسلامی ایران - انجمنهای PHalls

چگونه رمز عبور admin را در ويندوز xp هك كنيم

چگونه رمز عبور admin را در ويندوز xp هك كنيم.

اگر با كامپيوتري كار مي كند كه روي آن ويندوز xp نصب شده است و دسترسي شما بوسيله كاربر اصلي محدود شده است. آنگاه dos prompt را باز كنيد سپس اين دستورات را وارد نمائيد.

اين دستور شما را به شاخه اصلي مي برد.                                                                               /cd

اين دستور شما را به شاخه system 32 راهنمايي مي كند.                             cd/windows/system 32                                                                                                                                             فولدر temphack را براي شما ايجاد مي كند.                                                         mkdir temphack  

يك فايل Back up (پشتيبان) از فايل logon.scr ايجاد مي كند.          copy logon.scr temphack/ logon.scr

يك فايل پشتيبان از cmd.exe ايجاد مي كند.                                  copy cmd.exe temphack/ cmd.exe

فايل اصلي logon.scr را پاك مي كند.                                                                       del logon.scr   

فايل cmd.exe رابه logon.scr تغيير نام مي دهد.                                        rename cmd.exe logon.scr

از commond prompt خارج مي شويد.                                                                                   exit  

كاري كه شما انجام داده ايد از اين قرار است كه يك فايل پشتيبان از برنامه commond و screen saver تهيه كرده سپس كاري كرده ايد كه زمانيكه ويندوز screen saver را فراخواني مي كند يك پنجره حفاظت نشده dos prompt در برابر شما ظاهر مي شود.

به محض ظاهر شدن اين پنجره دستور داخل گيومه را وارد كنيد.

net user<نام Admin را اينجا قرار دهيد>password

مثلاً اگر نام Admin كلمه Ali باشد و شما blah password را مي خواهيد كافيست تايپ كنيد.

net user Ali blah

اين عمل رمز عبور را به blah تغيير مي دهد.

نكته: به خاطر داشته باشيد كه محتويات temphack را دوباره به شاخه system 32 برگردانيد تا نفوذ شما لو نرود.